
تقلیل مجازاتبه معنای کم کردن مدت زمان حبس، تخفیف دادن در جزای نقدی و به طور کلی کاهش دادن میزان مجازات است. این تقلیل مجازات میتواند با استفاده از وثیقه، رفتار خوب فرد و یا نظر قاضی انجام شود.
در قانون، گناهان و جرمها به سه دسته جنایت، جنحه و خلاف تقسیم بندی میشوند. جنحه به گناهی گفته میشود که مدت زمان حبس و مجازات آن حداکثر سه سال میباشد.
هنگامیکه مجرم به حبس تعزیری محکوم میشود میتواند درخواست تجدید نظر خواهی به رای صادره را داشته باشد. برای انجام این کار محکوم علیه یا وکیلش باید لایحه اعتراضی تنظیم کرده و آن را تقدیم دادگاه تجدید نظر کنند. دو نکته بسیار مهم در اعتراض به این حبس وجود دارد.
۱. یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در این اعتراض عدم سابقه کیفری است. در صورت وجود عدم سابقه کیفری امکان تخفیف مجازات از طرف قاضی وجود دارد.
۲. نکته دوم نیز این است که در جرایم تعزیری درجه ۶ تا ۸ توبه مرتکب و احراز آن برای قاضی میتواند باعث سقوط تعزیر شود.
گستره جرایم تعزیری بسیار وسیع است به همین دلیل ما در این بخش فقط به تعدادی از جرایمیکه در نهایت میتواند منجر بهحبس تعزیری شوند اشاره میکنیم.
۱. کم فروشی و گرانفروشی
۲. قاچاق ارز
۳. کلاهبرداری
۴. جعل
۵. احتکار
۶. فرار از مالیات
خفیف ترین مجازات جرایم تعزیری مربوط به جرایم درجه ۸ میباشد که شامل موارد زیر است:
۱. مجازات حبس تا ۳ ماه
۲. جزای نقدی تا ده میلیون ریال
۳. تا ۱۰ ضربه شلاق
ملاحقه
در برخی موارد، پرونده ممکن است به عنوان "قراردادن عدم ملاحقه" در نظر گرفته شود، که به معنی توافق بین طرفین است که از پیگیری قضایی ادامه ندهند. در این صورت، پرونده به صورت رسمیبسته میشود و دیگر اقدامات قضایی انجام نمیشود.
· تجدید نظر
در صورتی که دلایل جدید یا شواهد جدید برای تأیید شکایت کیفری به دست آید، ممکن است قراردادن عدم ملاحقه لغو شده و پرونده مجدداً بررسی شود. در این صورت، فرصت دوباره برای تحقیقات و رسیدگی به پرونده وجود دارد.
· استیناف
در برخی موارد، شاکی ممکن است استیناف را در مرحلههای بالاتری از سیستم قضایی انجام دهد. این به معنای ارائه درخواست بررسی مجدد پرونده توسط دیگر دیوانها یا مراجع قضایی است.
· انصراف
شاکی ممکن است تصمیم بگیرد از شکایت خود انصراف دهد و دیگر به پیگیری قضایی ادامه ندهد. این مسئله میتواند به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد، مانند عدم توانایی در جمعآوری شواهد کافی یا تمایل به حل وفقی از طریق مذاکره و توافق با متهم.
توجه داشته باشید که عواقب عدم رسیدن شکایت کیفری به نتیجه در هر حالت خاصی ممکن است متفاوت باشد و بسته به قوانین و سیستم قضایی هر کشور متغیر باشد. در هر صورت، بهتر است به منابع قانونی و وکیل خود مراجعه کنید تا درباره شرایط خاص مربوط به پرونده خود مطلع شوید.
در قوانین مدنی بسیاری از کشورها، از جمله ایران، نشوز زن و شوهر بهصورت متفاوتی تعریف و بررسی میشود. برای مثال:
.نشوز زن: معمولاً به معنای عدم تمکین زن از شوهر در انجام وظایف زناشویی است. در این حالت، مرد میتواند از دادگاه تقاضای الزام زن به تمکین کند.
.نشوز مرد: بیشتر در مورد عدم پرداخت نفقه یا بیتوجهی به نیازهای عاطفی و حقوقی همسر مطرح میشود. در این حالت، زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق یا الزام مرد به پرداخت نفقه کند.
نشوز، مفهومیاست که ریشههای عمیقی در فقه اسلامیو حقوق خانواده دارد. این پدیده نه تنها از نظر شرعی مورد توجه قرار گرفته، بلکه در قوانین مدنی بسیاری از کشورها نیز به آن پرداخته شده است. در این بخش، به بررسی نشوز از دیدگاه فقهیو حقوقی میپردازیم تا درک بهتری از ابعاد قانونی و شرعی آن داشته باشیم.
تعریف نشوز در فقه اسلامی
در فقه اسلامی، نشوز به معنای تمرد یا سرپیچی یکی از زوجین از انجام وظایف زناشویی است. این مفهوم بیشتر در رابطه با زن مطرح شده است، اما در برخی موارد، نشوز مرد نیز مورد بحث قرار میگیرد. به عنوان مثال، اگر زن بدون دلیل موجه از انجام وظایف زناشویی خودداری کند، در حالت نشوز قرار میگیرد. از سوی دیگر، اگر مرد نفقه همسر خود را نپردازد یا به نیازهای عاطفی او بیتوجهی کند، این رفتار نیز میتواند مصداق نشوز باشد.
نشوز در فقه، تنها یک مسئله حقوقی نیست؛ بلکه ابعاد اخلاقی و تربیتی نیز دارد. اسلام با تأکید بر تعادل در حقوق و تکالیف زوجین، سعی کرده است از بروز نشوز جلوگیری کند و در صورت وقوع، راهکارهایی برای حل آن ارائه دهد.
تعیین خواسته: خواسته یا مطالعه به مبلغ ....... ریال بابت وجه یک فقره چک به شماره ........ مورخ ....... عهده بانک ....... با احتساب خسارات ناشی از تاخیر در تادیه و ناشی از دادرسی.
دلایل: وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی / فتوکپی مصدق چک شماره ...... مورخ .........
شرح دادخواست
ریاست محترم دادگستری.......
با سلام احتراماً با اجازه و اختیار حاصل از یک برگ وکالت نامه ملصق به تمبر مالیاتی به وکالت از ناحیه خواهان با مشخصات و محل اقامت مرقوم خاطر عالی را مستحضر میدارد:
۱. مورث خواندگان محترم به عنوان صادر کننده یک فقره چک به شماره ....... به تاریخ ...... به مبلغ ...... ریال عهده بانک ....... به موکل مدیون و بدهکار بوده که در تاریخ ........ به رحمت ایزدی پیوسته است.
۲. چک یاد شده پس از فوت مشارالیه به بانک محال علیه ارائه و به علت عدم انطباق تاریخ برگشت خورده است.
۳. به موجب مستفاد از قانون مدنی: دیون موتوفی بعد از فوت او حال میشود و علت این امر آن است که هرگاه دین موجل موتوفی بدون آنکه حال شود به ترک او تعلق گیرد، مستلزم آن خواهد بود که ورثه نتواند در ترکه تصرفی بنماید تا موعد تادیه دین موجل برسد.
۴. با وصف فوق نظر به اینکه طلب موکل موجل بوده و با فوت صادر کننده چک حال گردیده، خواندگان به عنوان وراث قانونی مکلف به پرداخت وجه چک در حق موکل میباشند.
بنائه به مراتب و معنونه در فوق و استناد به ماده ۲۳۱ از قانون امور حسبی و مواد ۸۶۹ قانون مدنی و ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی و استماع خواسته و در ما نحن فیه صدور حکم به شرح ستون خواسته از محضر دادگاه تحت استدعاست.
تعداد صفحات : 0